طرف استاد ریاضیه بعد سر کلاس به جای درس ریاضی نشسته درمورد ریشه یه کلمه لاتین، چگونگی عملکرد ویروسها و باکتریها و مشکلات اقتصادی بعد از حذف یارانهها بحث میکنه، واقعا مملکته داریم؟؟؟!!
۱۳۸۹ آبان ۹, یکشنبه
۱۳۸۹ آبان ۷, جمعه
هالووین
دیالوگ نمیدونم چندم
بارنی: می دونی من از چی هالووین خوشم میاد؟
اینکه تنها شبیه تو سال، که مردم اون چیزی رو که می پوشند، باطنشون رو نشون می ده!!
اگه یه دختر لباس جادوگرا رو بپوشه، اون یه جادوگر ج.نده س...
اگه لباس گربه رو بپوشه، اون یه گربه ی ج.نده س...
اگه لباس پرستارا رو بپوشه...
لیلی و مارشال: واو ما قضیه رو گرفتیم
بارنی:اون یه پرستار ج.نده س
چگونه با مادرتون آشنا شدم، فصل اول
بارنی: می دونی من از چی هالووین خوشم میاد؟
اینکه تنها شبیه تو سال، که مردم اون چیزی رو که می پوشند، باطنشون رو نشون می ده!!
اگه یه دختر لباس جادوگرا رو بپوشه، اون یه جادوگر ج.نده س...
اگه لباس گربه رو بپوشه، اون یه گربه ی ج.نده س...
اگه لباس پرستارا رو بپوشه...
لیلی و مارشال: واو ما قضیه رو گرفتیم
بارنی:اون یه پرستار ج.نده س
چگونه با مادرتون آشنا شدم، فصل اول
۱۳۸۹ آبان ۵, چهارشنبه
فوتبال رئیسجمهورها
احمدینژاد پس از پایان بازی دیشب اعلام کرد تا وقتی رکورد دایی را نزنم از فوتبال ملی خداحافظی نخواهم کرد!
آفتابهدارِ شاه
دیروز رفتم نمایشگاه مطبوعات سیستمهای غرفه رو وصل کنم، موقع برگشت جلوی شبستان دونفر وایساده بودن، ملتی رو که میخواستن سوارِ ون بشن مثلا راهنمایی میکردن، یکی میگفت: همه تو صف وایسید کسی جلو نزنه، اون یکی میگفت: آقا شما وایسا، تو سوار شو، تو وسایلت زیاده وایسا با بعدی!
یاد داستان آفتابهدارِ شاه افتادم:
میگن جلوی توالت دربار یه نفر مینشسته آفتابهها رو میچیده، بعد هرکی میخواسته بره تو یه آفتابه رو برمیداشته طرف میگفته این آفتابه رو برندار اون یکی رو بردار!
یکی میاد بهش میگه خداپدرتو بیامرزه چه فرقی میکنه این آفتابه یا اون یکی؟
طرف برمیگرده میگه خب باید بدونن منم اینجا کارهای هستم!
یاد داستان آفتابهدارِ شاه افتادم:
میگن جلوی توالت دربار یه نفر مینشسته آفتابهها رو میچیده، بعد هرکی میخواسته بره تو یه آفتابه رو برمیداشته طرف میگفته این آفتابه رو برندار اون یکی رو بردار!
یکی میاد بهش میگه خداپدرتو بیامرزه چه فرقی میکنه این آفتابه یا اون یکی؟
طرف برمیگرده میگه خب باید بدونن منم اینجا کارهای هستم!
۱۳۸۹ آبان ۴, سهشنبه
دوست
امروز داشتم با تاکسی میومدم سر کار یه ۲تومنی دادم به راننده، طرف گفت خورد ندارم.
گفتم کرایه دوستان رو بگیرید بقیه پول منو بدید.
یه دفه اون خانومه که جلو نشسته بود خیلی جدی برگشت و گفت من هیچ دوستیی با شما ندارم!!!!
مارو میگی، ترکیدیم از خنده :))
گفتم کرایه دوستان رو بگیرید بقیه پول منو بدید.
یه دفه اون خانومه که جلو نشسته بود خیلی جدی برگشت و گفت من هیچ دوستیی با شما ندارم!!!!
مارو میگی، ترکیدیم از خنده :))
۱۳۸۹ آبان ۲, یکشنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)