خیلی وقته پنجشنبههام بوی باهم بودن نمیده...
۱۳۹۰ آذر ۳, پنجشنبه
۱۳۹۰ آبان ۲۸, شنبه
غافل شدیم
دلم لک زده برای قرارای صبح جمعه تجریش!
برای مینیبوسهای داغون درکه!
برای چایی و قلیون!
برای باهم بودنا!
برای همه چیزهای خوبی که فراموش شدند!
غافل شدیم و یکی یکی از دستمان رفت!
همهاشان...
برای مینیبوسهای داغون درکه!
برای چایی و قلیون!
برای باهم بودنا!
برای همه چیزهای خوبی که فراموش شدند!
غافل شدیم و یکی یکی از دستمان رفت!
همهاشان...
۱۳۹۰ آبان ۲۰, جمعه
کس نخارد پشت من...
وقتی که نیاز داری و بدجوری گیر افتادی، نزدیکترین آدمها هم پشتت رو خالی میکنن
پس همیشه یادت باشه باید به خودت اتکا کنی و دستت رو بزنی به زانوت
پس همیشه یادت باشه باید به خودت اتکا کنی و دستت رو بزنی به زانوت
۱۳۹۰ آبان ۱۳, جمعه
اشتراک در:
پستها (Atom)