۱۳۸۹ آبان ۱۱, سه‌شنبه

بارون لعنتی

کنار پنجره نشستی و بارون رو از تو اتاقت تماشا می‌کنی و لذت می‌بری!
اما وقتی چند دقیقه بعد میری تو خیابون ماشینم گیرت نمیاد، با خودت می‌گی همچینم قشنگ نیستا!
چند دقیقه بعد که موش آبکشیده شدی با خودت زمزمه می‌کنی بارون لعنتی، بارون لعنتی...

هیچ نظری موجود نیست: