داشتیم از خروجی اتوبان میومدیم بیرون که مامور راهنمایی طرف اتوبان رو نگه داشت سمت خیابون رو باز کرد، یه چن دقیقهای گذشت ماشینا شروع کردن به بوق زدن، طرفم به روی خودش نیاورد بعد چنتا ماشین رفتن بقیه هم به دنبالشون حالا این هی سوت هیشکی توجه نمیکرد :))
مادرمونم که نشسته بود کنارمون گفت: هان خوب شد حالا؟ خیلیم بخوای خودتو چُس کنی کسی محلت نمیذاره!!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر