۱۳۹۰ آبان ۸, یکشنبه

سالگرد

یک سال پیش تو همچین روزایی این وبلاگ رو شروع کردم.
حال و اوضام خوب نبود، می‌خواستم یه جوری خودمو خالی کنم!
تا مرز نابودی رفتم و به روی خودش نیاورد... سرپا موندم اما!
بعد یه مدت دوباره شروع شد اما متفاوت!؟
اینبار تا تهش رفتم، هیچ جا کم نذاشتم، هیچ جا!
اما اون کم گذاشت!
ثابت کرد که بی معرفته، رفیق نیمه راهه...
تو این یکسال چیزایی ازش دیدم و فهمیدم که باورم نمیشد،
شاید خودشم ندونه که چه چیزایی رو ازش فهمیدم و به روی خودم نیاوردم، چون میخواستمش!!
بگذریم؛
حالا بعد از یکسال دقیقا تو همون روزا دوباره تاریخ تکرار شد!!! دوباره...
نمی‌دونم اشتباه خودم بود یا اون، اما دوباره اتفاق افتاد...
ولی امسال خیلی فرق داره! خیلی...

هیچ نظری موجود نیست: