۱۳۹۰ دی ۲۶, دوشنبه

شهر رویاها

از کنار خانه‌ای می‌گذشتم خوشبختی در هوایش پرواز می‌کرد...
و کسی بیرون پنجره نایستاده بود تا از  حسد خانه را ویران کند!

هیچ نظری موجود نیست: